کتابخانه گزیر

#کتاب_هفته
کتاب قصه‌هایی برای خواب کودکان نوشته‌ی گیتا گرگانی و ناصر یوسفی برای نخستین بار در سال 1390 توسط انتشارات پیدایش منتشر شد. این کتاب جلدی از مجموعه‌ی دوازده جلدی است که نام ماه‌های سال را برروی آن‌ها گذاشته شده است. والدین عزیز می‌توانند هر ماه یکی از این مجموعه‌ها را برای فرزند خود خریداری کنند. نکته‌ی جالب درباره‌ی این کتاب‌ها تعداد داستان‌های درون آن‌هاست؛ هر کتاب به طور متوسط شامل سی داستان می‌شود که می‌توانید شبی یک داستان در ماه برای آن‌ها بخوانید.
گیتا گرگانی و ناصر یوسفی در مقدمه کتاب اهداف نوشتن این کتاب و خواندن قصه برای کودکان را در هفت بخش اصلی تقسیم کرده‌اند.
📚📚📚
هدف اول: آشنایی با محیط پیرامون
هدف دوم: آشنایی با ارتباط‌ها
هدف سوم: آشنایی با ارزش‌ها
هدف چهارم: افزایش تمرکز
هدف پنجم: رشد کلامی
هدف ششم: رشد عاطفی
هدف هفتم: رشد تخیل
در بخشی از کتاب قصه‌هایی برای خواب کودکان – مهرماه می‌خوانیم
خورشید خانم همه دخترها و پسرهایش را دوست داشت. مهر را هم خیلی دوست داشت. او دختری آرام و بسیار صبور بود. اما با تمام آرامشی که داشت بسیار پرکار و کوشا بود. او همه را به کار بیشتر و زندگی بهتر تشویق می کرد.
حالا هم نوبت او بود که به زمین برود و کار مهمش را انجام بدهد. مهر دختر زیبایی بود. تاجی از گل‌های زرد و سفید روی سرش داشت و موهای بلند و قهوه‌ای رنگش تا کمرش می‌رسید. لباس بلندش پر از رنگ‌های زرد و نارنجی و بنفش وصورتی بود.
مهر کوله‌باری داشت که توی آن پر از دانه‌های گل‌های پاییزی بود. گل حناء گل داوودی و هزاران گل دیگر. توی کوله‌بار مهر یک زنگوله هم بود. یک زنگوله که وقتی آن را تکان می‌داد. دنگ و دنگ صدا می کرد.
ابر و باد و نسیم. دوستان مهر بودند و هر کجا می‌رفت. آنها هم همراهش بودند. مهر هرجا می‌رفت. هوای خنک را هم با خودش می‌برد مهر وقتی به زمین آمد به یک دشت بزرگ و سرسبز رسید. از کوله‌بارش دانه گل‌های پاییزی را درآورد و در سرتاسر دشت پخش کرد. او به بقیه گل‌هایی که از تابستان و بهار مانده بودند. فرصت داد تا بخوابند و استراحت کنند. نسیم که بامهر حرکت می‌کرد, لابه‌لای شاخه‌های درختان, چمن‌ها و علف‌ها می چرخید و آنها را تکان می‌داد و به آرامی می گفت: «حالا می‌توانید استراحت کنید.» گل‌ها و درختانی که در بهار و تابستان, دشت و کوه و جنگل را زیبا کرده بودند. خیلی خسته بودند. آنها می‌خواستند کمی استراحت کنند. با آمدن مهر. همه آنها به آرامی خودشان را برای یک خواب راحت و خوب آماده کردند.